امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

امیر علی من

خودکار به دست گرفتن امیر علی من

سلام پسر گلم ببخشید دیروز وقت نکردم برات خاطره ای بنویسم ولی دیروز برای اولین بار خودکار مامان را برداشته بودی و دفترم را خط خطی می کردی . هنوز نفهمیدم دست راستی یا چپ دستی ولی خودکار را با دست راستت برداشته بودی.
4 اسفند 1389

دندون پنجم امیرعلی

سلام به قشنگ ترین و پاک ترین عشق دنیای من پسر گلم امروز داشتی برای مامان جونی می خندیدی که متوجه شدم یه مروارید به مروارید های دهانت اضافه شده خیلی خوشحال شدم انقدر که هزار تا ماچت کردم. آخه مامانی می گه تو دندون درآوردن به مامانت رفتی دیر درآوردی اما تندتند در میاری.
2 اسفند 1389

تاریخ های مهم زندگ من تا 11 ماهگی

سلام پسر گلم چون که این وبلاگ را برات دیر باز کردم تا امروز فقط تاریخ های مهم را که برات یادداشت کردم می نویسم ۱۹مهر:اولین روزی که بدون کمک نشستی ۱۵آبان:اولین روزی که درست و حسابی سینه خیز رفتی ۶آذر:اولین بار و اولن روز با من بای بای کردی ۷آذر: اولین بار دست دستی کردی ۲۰آذر: چهاردست و پا را به طور کامل رفتی ۲۳ آذر:یک روز قبل از تاسوعا رفته بودیم هیئت عکس حضرت عباس و امام حسین (ع) را از راه دور بوس کردی این برای اولین بار که کسی یا چیزی را بوسیدی همچین لب هاتو به هم می فشردی که نگار که خودشون را می بوسی ۲۷آذر:برای اولین بار کیس کامپیوترم را گرفتی و ایستادی ۲۱ دی: در حال اسباب کشی بودیم وسایلمان را برده بودیم خونه خودمون ولی خ...
30 بهمن 1389

روز تولد تو

به نام خدایی که تو را آفرید روز هفتم فروردین تا ساعت ۲ نصفه شب خانه باباحاجی بودیم . آمدیم خانه دیدم که وروجکم می خوادبیاد بیرون از خونش رفتیم بیمارستان قمر بنی هاشم چون زود بود گفتند برید بیمارستان عرفان ما هم رفتیم آن جا تا ساعت ۹ صبح بود که تو به دنیای ما قدم گذاشتی و همه ما را خوشحال کردی . خدا را هزار مرتبه شکر که فرزند سالمی بهم دادی امیدوارم که فرزند صالحی هم باشد. عزیز دل مامان ورودت را به دنیا تبریک می گویم . با بهترین آرزوها برای پسر گلم
29 بهمن 1389